
«یکی از بچه ها به نام مجید کوهی که در کار قنادی بود با کمترین امکاناتی که داشتیم زولبیا درست کرد. هرچند مقدارش بسیار کم بود و سهم هر نفر ناچیز اما لذتی که از آن بردیم وصف ناپذیر بود.»
به گزارش EDHA عبدالله عابدی از اسارای دوران جنگ تحمیلی با اشاره به اولین ماه مبارک رمضان در اردوگاه موصل ۱ گفت: «برای احتیاط در تشخیص زمان اذان و اوقات شرعی همیشه یک ساعت زودتر یا دیرتر از برنامه ای که در روزنامه های عراقی چاپ می شد روزه را می گرفتیم و افطار می کردیم تا مطمئن باشیم که مطابق شرع عمل کرده ایم.
در روزهای پایانی ماه رمضان جلسه ای با سخنرانی حاج آقا ابوترابی در اردوگاه برگزار شد. همه دور هم جمع شده بودیم اما سرباز عراقی که نگهبان بود زودتر از موعد متوجه این تجمع شد. او اجازه نداد که خبر به ما برسد و نگذاشت مراسم ادامه پیدا کند. در را قفل کردند و حاج آقا را از آنجا بردند.
مدتی بعد حدود ۵۰۰ نفر از اسرای عملیات بیت المقدس را به اردوگاه آوردند. این عزیزان حال و هوای خاص خودشان را داشتند و روحیه جمعی را در اردوگاه تغییر دادند.
پاییز سال ۱۳۶۱ در اوج سختی و ناامیدی ناگهان خبر رسید که حاج آقا ابوترابی دوباره به اردوگاه آمده است. این خبر مثل جانی تازه در کالبد اسرا دمید.
یکی از بچه ها به نام مجید کوهی که در کار قنادی بود با کمترین امکاناتی که داشتیم زولبیا درست کرد. هرچند مقدارش بسیار کم بود و سهم هر نفر ناچیز اما لذتی که از آن بردیم وصف ناپذیر بود.
روزهای طولانی اسارت واقعاً طاقت فرسا بود اما با وجود تمام سختی ها لحظاتی هم داشتیم که نشان می داد اراده و ایمان هر محدودیتی را شکست می دهد.»
پایان خبر EDHA
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "یک شیرینی به یاد ماندنی" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "یک شیرینی به یاد ماندنی"، کلیک کنید.