ما یک اقلیت درجه دو نیستیم

ما یک اقلیت درجه دو نیستیم

آفتاب نیوز :

در این نشست که عصر روز دوشنبه 30 بهمن ماه در تیاتر «هامون» برگزار شد، ابتدا محمد عاقبتی و هادی حجازی فر به عنوان دو کارگردان و مدرس تیاتر به بررسی جایگاه تیاتر عروسکی بزرگسال و آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد، پرداختند و در ادامه، دیدگاه های خود را درباره سه نمایش برگزیده نوزدهمین جشنواره عروسکی که این روز ها به طور همزمان اجرای عمومی خود را سپری می کنند، تشریح کردند.

در این نشست حجازی فر تاکید کرد که اگر نمایش عروسکی باکیفیتی ساخته شود، به عنوان تهیه کننده از آن حمایت می کند.

عاقبتی، درباره جایگاه نمایش عروسکی بزرگسال گفت: شاید جذاب ترین بخش تیاتر برای من نمایش عروسکی و کودک باشد. دسته بندی تیاتر و تیاتر عروسکی و نیز تیاتر عروسکی کودک و بزرگسال، درست نیست همچنانکه بزرگترین هنرمندان تیاتر جهان، کار عروسکی کرده اند از بروک تا موشکین. زیرا عروسکی، شکل تکامل یافته تر و پیشرفته تر تیاتر است و خوب نیست آن را به یک آلترناتیو تبدیل کنیم؛ بنابراین برای من این دسته بندی ها معنایی ندارد.

حجازی فر نیز با تاکید بر ضرورت برندسازی در نمایش عروسکی توضیح داد: عروسکی نسبت به دیگرگونه های تیاتر، یکسری ابزار مازاد دارد. در بحث برندینگ، کار عروسکی، در این سال ها بیشتر به کار کودک تلقی شده و عمرمان قد نمی دهد که بخواهیم این نگرش را عوض کنیم. تنها چیزی که حیات عروسکی را تداوم می بخشد و آن را از حالت گلخانه ای بیرون می آورد، مخاطب و جریان مستمر اجرای عروسکی است. در غیر این صورت حیات این هنر، به حضور تک ستاره های آن وابسته خواهد بود.

این کارگردان با ابراز تاسف از وابستگی اجرای نمایش عروسکی به جشنواره تهران مبارک افزود: تیاتر عروسکی کودک به دلیل نیازی که در این زمینه هست، حیات خود را دارد، ولی تیاتر عروسکی بزرگسال فقط برای خود ما به عنوان جامعه عروسکی جا افتاده. به همین دلیل یکی از شروط من برای دبیری جشنواره عروسکی تهران مبارک، ارایه نوبت اجرای عمومی به آثار برگزیده جشنواره بود.

حجازی فر با اشاره به دشواری های اجرای نمایش عروسکی در سالن های خصوصی افزود: در حال حاضر به دلیل وضعیت اقتصادی، هیچ گروه عروسکی امکان اجرا در تیاتر های خصوصی را ندارد؛ بنابراین به دلیل شرایط روز، الصاق تیاتر عروسکی بزرگسال به کار ما می آید. با اجرای چند نمایش باکیفیت عروسکی، جریان اجرای این اثار روی روال می افتد. در حال حاضر بخشی از دانشجویان رشته نمایش عروسکی، اصلا تیاتر عروسکی ندیده اند، چون این گونه نمایشی اجرا نمی شود و اجرای عروسکی وابسته به جشنواره است. در حالیکه خود ما با دیدن نمایش های خوب عروسکی به این رشته علاقه مند شدیم. 

عاقبتی نیز تخصیص یک سالن به اجرای نمایش عروسکی را قصه تکراری دانست و ابراز تاسف کرد: آنقدر این مساله سربار مدیران تیاتر بود، که هیچ اتفاقی نیفتاد. 

این کارگردان درباره تاثیر مدیریت بر برندسازی عروسکی، توضیح داد: مخاطب، هنوز شناختی نسبت به عروسکی ندارد. اول، روی حرف من با هنرمندان است و کاری به بخش مدیریت ندارم. اما به عنوان جامعه عروسکی نباید این پیشینه ذهنی را داشته باشیم که ما یک گونه ای هستیم که اگر فرصتی شد، به ما سالن می دهند. ما خودمان پذیرفته ایم که اقلیتی درجه دو هستیم در حالیکه این نیست و تیاتر، تیاتر است. دست کم در کشور ما بچه هایی که تیاتر غیر عروسکی کار می کنند، یک امکان کمتر از آنان که دارند که عروسکی کار می کنند. تصویر ها و اتفاق های عروسکی، به یاد ماندنی و ماندگار است؛ بنابراین چنین برچسب هایی را دوست ندارم. برای برندینگ هم، هر چیزی به باور خود افراد وابسته است. این خط کشی را دوست ندارم و خود را کارگردان می دانم.

عاقبتی با انتقاد از وضعیت فعلی تیاتر ادامه داد: این روز ها مطالبات در همه چیز فراموش شده. به شدت عصبی هستم از جایگاهی که مدیریت تیاتر برای خود انتخاب کرده. اگر هادی حجازی فر پای جشنواره عروسکین نمی ایستاد، الان جشنواره عروسکی تهران مبارک زیر فرش بود. مدیران ما کاری برای تیاتر نمی کنند؛ برای هیچ گونه تیاتری.

در پاسخ به این سخنان، حجازی فر درباره مسیولیت جامعه عروسکی در ایجاد وضعیت فعلی گفت: در جامعه عروسکی، ایراد را در خودمان خیلی بیشتر از بخش مدیریتی می دانم. انتطاری از مدیریت هنری نیست، ولی باید کار کرد. من که در برهه جشنواره به شدت تحت فشار بودم؛ نه از دست آنان بلکه از دست خودمان. حتی دوستانی که از سال ها پیش مرا می شناسند، برخورد هایی عجیب کردند، ولی معتقدم باید کار کنیم. مثلا در حوزه برندسازی، اول باید جشنواره مبارکی باشد که برگزیده اش به یک برند تبدیل شود. نمی توانیم منکر شویم که گرفتن جایزه، در سرنوشت کار ها تاثیرگذار است.

او اضافه کرد: مشکل ما این است که خودمان هم همدیگر را قبول نداریم. این فرهنگ جاری در فضای هنری ماست، اما نباید با خستگی هایمان، امکان حیات را از جوانانی بگیریم که اول راه هستند؛ بخصوص بچه های دیگر شهرهاکه در شرایطی سخت تر کار می کنند.

عاقبتی هم با ابراز تاسف از اینکه هنوز جشنواره ها مهم ترین مجرای شناسایی استعداد های هنری هستند، ادامه داد: متاسفم در جایی زندگی می کنم که امکان شناخته شدن هنرمندان جوان جشنواره هاست. هرچند خود من هم از دل همین جشنواره ها بیرون آمدم و به کمک همین جشنواره ها به خارج از کشور راه یافتم، ولی متاسفم که هنوز سیستم معرفی استعدادها، جشنواره است. اگر قرار است سیستم معرفی چهره ها از دل جشنواره باشد، نباید هزار آسیب دیگر بزند. باید بررسی کنیم که اگر جشنواره نباشد، چه امکان دیگری هم وجود دارد.

در ادامه حجازی فر با بیان اینکه نمایش های باکیفیت عروسکی هم کمتر ساخته می شوند، ادامه داد: ما خواستیم تیاتر هامون را سالن عروسکی کنیم، ولی کار های زیادی برای اجرا نبود. اگر یک کار عروسکی داشتیم که مخاطب حاضر باشد دو بار ببیند، خودم در این سالن تهیه کننده اش می شوم. داستان این است که به هر حال باید کار کنیم و امیدوارم سال بعد با اجرای دیگر نمایش های عروسکی و باز اجرای این کارها، این روند ادامه پیدا کند.

او با بیان خاطره ای از اجرای نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» در تالار اصلی تیاتر شهر، یادآوری کرد: من دانشجویی بودم که از خوی به دانشکده هنر های زیبا آمده بودم و رویای من اجرای تیاتر در تیاترشهر بود که قبله آمال ما بود. این شرایط به هر روی، بعد از سال ها و با قطع یارانه تولید تیاتر در سالن های دولتی فراهم شد، چون بسیاری از اسامی شناخته شده تیاتری دیگر حاضر نبودند بدون یارانه دولتی، کاری اجرا کنند، اما در حال حاضر دانشجویان ما کار عملی نمی کنند و آموزش هایشان فقط تیوری است. به همین دلیل از این به بعد در تیاتر «هامون» از اجرا های باکیفیت نمایش عروسکی حمایت می کنیم.

در بخش دوم این نشست، این دو کارگردان به بررسی سه نمایش «مامان»، «مثلث» و «دویست و هشتادمین شب سال» که هر سه به طور همزمان روی صحنه رفتند، پرداختند.

عاقبتی با بیان نکاتی درباره متن نمایش «مامان»، تصاویر این نمایش و بازی دهندگی و صداپیشگی آن را جزو نقاط قوت این اثر برشمرد و اضافه کرد: بیشتر از هر چیزی، به متن اهمیت می دهم. در تجربه های آوانگارد هم دنبال سرچشمه کار هستم. هر سه نمایش پایشان را جای محکمی گذاشته اند. یعنی متن هایی انتخاب کرده اند که تکنیک را با خود آورده اند.

حجازی فر نیز در این زمینه گفت: برای من هم هر سه نمایش، یک سرمایه خارج از اجرا داشتند؛ «مثلث»، روی متونی گذاشته که برای اغلب تماشاگران شناخته شده است. «دویست و هشتادمین شب سال» روی قصه جمعی جنگ حساب کرده است. از همه این ها هوشمندانه تر، «مامان» است که جایی دست می گذارد که نقطه حساس همه ماست؛ مساله ازلی و ابدی همه ما. البته این ایراد را هم دارد که نویسنده را تنبل می کند، ولی اتفاق خوشحال کننده، تعییر مدام کارهاست که مدام خود را ارتقا می دهند. این نو به نو شدن، اتفاق خیلی خوبی است.

او با اشاره به داستان نمایش «دویست و هشتادمین شب سال» که درباره عملیات کربلای 4 است، توضیح داد: به دلیل علاقه ای که به فضای جنگ دارم، مطالعات و بررسی های زیادی در این زمینه انجام داده ام. جنگ، یک گنج دراماتیک است که ما به دلیل ترس از انگ خوردن، خیلی محافظه کارانه به آن می پردازیم. در حالیکه پر از موقعیت های پیچیده انسانی است. کاش کسانی که مسیول اسناد جنگ هستند، از بررسی و پژوهش در این اسناد نگران نباشند، چون نشان دهنده مظلومیت ماست و پنهان کردن آنها، بیشتر ایجاد پرسش می کند.

در ادامه، عاقبتی با بیان اینکه این نظرات، دیدگاه های شخصی ماست، افزود: به نظر می رسد نمایش «مامان» برگرفته از تجربه شخصی باشد. اما در نمایش «دویست و هشتادمین شب سال»، کار کردن درباره جنگ خیلی شهامت می خواهد، چون خیلی سخت است. شخصا خیلی دوست دارم در این زمینه کار کنم و حتما هم می کنم. اما پرداختن به ترومایی که هنوز 80 میلیون نفر درگیر آن بوده اند، بسیار دشوار است. 

او یکی از مشکلات خود را با این نمایش، رویکرد احساس گرایانه نسبت به این موضوع خواند و توضیح داد: مساله دیگر من با این نمایش، این است که در این کار، موضوع دراماتیک این کار باید پرداختن به عملیاتی می بود که لو رفته تا اینکه یک قصه عاشقانه بین یک سرباز و دختری را در اصفهان روایت کند.

عاقبتی همچنین درباره «مثلث» گفت: این خلاقیت مرا به یاد اجرا های اولیه هادی و زهرا صبری می اندازد. ظرافت نگاه به نمایشنامه های شکسپیر خیلی جذاب است. 

حجازی فر نیز درباره «مثلث» خطاب به گروه اجرایی آن که در سالن حضور داشتند، گفت: نیازی به این همه خلاقیت نیست، چون واقعا از همان اول در اوج شروع می کنید و اصلا به مخاطب فرصت نمی دهید. این کار، حاصل نبوغ یک گروه است. با دیدن این کار گفتم، اگر کپی نباشد، این ها نابغه اند. البته شروع و پایان کار می توانست بهتر باشد، ولی لحظات میانی، خیلی اثرگذار است.

او با گله از خانواده عروسکی که به اندازه کافی از نمایش های همکاران شان حمایت نمی کنند، افزود: اولین بار است که سه نمایش عروسکی بزرگسال روی صحنه است این خوب نیست که سالن اجرای این ها پر نشود. خودمان باید هوای خود را داشته باشیم، چون این جنس از کار ها مخاطب را جذب می کند.

در پاسخ به این سخنان، عاقبتی افزود: اصلا به کپی کاری در کار هنری باور ندارم. برای آموزش بخصوص برای جوان ترها، کپی کردن می تواند فرصتی برای کسب مهارت ایجاد کند؛ بنابراین خوب نیست که به هر قیمتی از کپی کردن دوری کنیم مثل مسیولان مان که می خواهند کپی نکنند و روش خود را داشته باشند، در حالیکه اگر از روی دست کشور های دیگر کپی می کردند، شاید الان وضعیت مان بهتر بود.

حجازی فر در پایان از همکارانش درخواست کرد که کار کنند و تاکید کرد: چاره ای جز این نداریم. با کار کردن برای یکسری آدم دیگر رویا می سازیم. منِ نوعی محصول یک تشویق بودم. گاه، دلایلی خیلی کوچک، می تواند مسیر زندگی یک شخص را عوض کند و این ها تنها با کار کردن به دست می آید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ما یک اقلیت درجه دو نیستیم" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ما یک اقلیت درجه دو نیستیم"، کلیک کنید.