ارتباط جنسیت و بحران خواب

بحران خواب (به صورت مشخص بی خوابی) تبدیل به یکی از معضلات اصلی بالینی و روانی در جهان امروز شده است.

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری EDHA؛ پیچیدگی مناسبات انسانی و ماشینی از یک سو و تغییر سبک زندگی تحت تاثیر این مناسبات، نقش به سزایی در تحقق این معضل داشته است.

در این خصوص سوالات مختلفی مطرح می شود، ازجمله اینکه آیا جنسیت افراد می تواند به عنوان یک فاکتورتاثیرگذار، ولو به صورت حداقلی، در وقوع بی خوابی مدنظر قرار گیرد؟

گویا پاسخ این سوال مثبت است! مروری برنظرسنجی اخیر گالوپ نشان دهنده همین حقیقت است:بر اساس نظرسنجی گالوپ، اکثر بزرگسالان آمریکایی (حدود 57 درصد) اعلام کرده اند که خواب شبانه کافی ندارند و تنها 42 درصد می گویند که به اندازه کافی می خوابند.

به گزارش نیویورک پست، نتایج این نظرسنجی که در ماه دسامبر انجام شد، کاملا برعکس نتایج نظرسنجی سال 2013 بود. در آن نظرسنجی، 56 درصد آمریکایی ها گفته بودند که خواب کافی دارند، در حالی که 43 درصد گرفتار بی خوابی یا خواب ناکافی بودند.نظرسنجی اخیر نشان داد که زنان کمتر از مردان می خوابند و تنها 36 درصد زنان و 48 درصد مردان اعلام کرده اند که خواب کافی داشته اند.

طبق این نتایج، زنان جوان کمترین میزان خواب در یک ماه را داشتند و در مقایسه با 46 درصد مردان جوان، تنها 27 درصد زنان جوان از خواب کافی و مفید خبر دادند. این اختلاف میزان خواب ناشی از جنسیت در زنان مسن کمتر بود و در مقایسه با 51 درصد مردان مسن، 46 درصد زنان مسن خواب کافی داشتند.در این نظرسنجی از شرکت کنندگان خواسته شد تعداد ساعات خواب شبانه را مدنظر داشته باشند.

متخصصان مختلف دست کم هشت ساعت خواب شبانه را توصیه می کنند، اما تنها 26 درصد کسانی که در نظرسنجی شرکت کرده بودند، این مقدار می خوابیدند. 53 درصد شرکت کنندگان از شش تا هفت ساعت خواب شبانه خبر دادند و حدود 20 درصد هم گفتند که پنج ساعت یا کمتر خوابیده اند.

این نتایج با داده های مربوط به خواب در سال 1942 اختلافی عمده دارد. در آن زمان حدود 59 درصد آمریکایی ها هشت ساعت خواب شبانه داشتند و تنها سه درصد افراد خواب پنج ساعته یا کمتر را گزارش کرده بودند.

رمزگشایی از این نظرسنجی چندان دشوار به نظر نمی رسد. محققان می گویند تغییر هنجارهای فرهنگی و استرس در کمبود خواب افراد جامعه نقش دارد.این دو تغییر نیز منبعث از سبک زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست. بدیهی است که هر اندازه سیکل تامین نیازهای بیولوژیک و طبیعی بدن خدشه دار شد، الگوی خواب افراد نیز دچار اختلال خواهد شد. اختلال در خواب ، خود مولد بحرانهای جسمی و روانی دیگریست که از جمله آنها می توان افسردگی حاد، پرخاشگری، عدم تعادل در حرکت  و تمرکز، مشکلات ناشی از سوء هاضمه و ….را نام برد. 

نکته مثبت ماجرا این است که امروزه افراد بیشتری از تاثیر مثبت خواب خوب بر سلامتی مطلع اند و بر همین اساس بیشتر احتمال دارد که به کم خوابی خود توجه داشته باشند و آن را گزارش کنند.این نظرسنجی همچنین از ارتباط بین بی خوابی و استرس خبر داد و به نقل از انجمن روانشناسی آمریکا، اشاره کرد افرادی که کمتر می خوابند، استرس بیشتری دارند و کسانی که استرس بیشتری دارند، کمتر می خوابند.

طبق این نظرسنجی، 63 درصد افرادی که گفتند به خواب بیشتری نیاز داشتند، می گویند گرفتار استرس اند.سطح استرس آمریکا یی ها به ویژه زنان رو به افزایش است. در سال گذشته، حدود 53 درصد زنان داشتن استرس را گزارش کردند، در حالی که این میزان در مردان 45 درصد بود.