
متهمان ، که از پسر لالاچی پول دریافت کرده اند و مادرش را به خود اختصاص داده و مادرش را به قتل رسانده اند.
یک مرد جوان یک سال پیش به پلیس گزارش داد که تحصیلات و مادرش کشته شده است. وی گفت: “من می خواهم وظیفه خودم باشم و من ، مریم ، یک همکار.” در صبح حادثه ، رویداد او اتفاق افتاد. من خیلی نگران بودم تماس گرفتم ، اما کار نمی کند. من به مادرش زنگ زدم. او جواب نداد و من به خانه ام رفتم تا بدانم چه اتفاقی افتاده است. وقتی من گرفتم ، دو نفر را دیدم که از دیوار آپارتمانی پرش کنم که همسرم و مادرم در آن زندگی می کردند. وقتی از من سؤال شد که شما گفتید ، آنها به گرمای آب چهار فلور رسیده اند ، اما ما در را باز نکردیم. طبقه چهارم که در آن جایی است که مجل من در آن زندگی می کند. فهمیدم که دروغ می گویند. من سعی کردم از رفتن آنها جلوگیری کنم ، اما آنها روی چاقو من بودند و سپس فرار کردند. به محض اینکه به چهار طبقه رفتم ، با بدن روبرو شدم.
پلیس مریم و مادر مادر ، جسد فرشته را به کف او تحویل داد. مری قان گفت: پدر مریم مرد ثروتمند بود. او مالکیت زیادی داشت و در ماه توسط فرزندانش اجاره می داد. در طول دور کرونا ، مریم فانتزی ، خواهر مادر ، مردی به نام شهاب به نام شهاب. خانواده ها با ازدواج مخالفت کردند ، اما Mialai ازدواج کرد و اختلاف نظر ادامه دارد. شهاب مشکل مالی داشت و نیلیکا می خواهد مادرش بدون من مشکلات دیگری داشته باشد و مشکلات دیگری نداشته باشد.
بمب افکن اندکی پس از ظهر جلوی شاواب شبرا ، ایستاد. این مکان مأمورین برای رسیدن به عاملان قتل بود. هنگامی که اکبر دستگیر شد ، اکبر گرفته شد. “آنها به من دو نفر می رسند و میراث پدرش فقط به همسرم می رسد.” من همچنین دو نفر را به شهاب معرفی کرده ام. سپس آنها پس از قتل شهاب و قتل ، من پول را به حساب خود گذاشتم و به دو قاتل دیگر پول می دهم.
مقامات دو مرد دیگر و شهاب را تصرف کردند. وی گفت: “قربانیان” به شب در شب اکبر گفتند. او همچنین از من پرسید و پیام در دادگاه تعمیر به خانه باز می گردد. حدود ساعت 9 صبح بود که ما یک لایحه طبقه چهارم را می سوزانیم و خود را به عنوان تعمیر ماشین شستشو معرفی کردیم و وارد ساختمان شدیم. وقتی به واحد طبقه چهارم رسیدیم ، آینه در را باز کرد. مادرش در اتاق خواب استراحت می کند. با نزدیک شدن یک دختر جوان ، یکی از ما دست خود را روی دهان خود گذاشت و با روسری گره زد. سپس به مادر مریم در اتاق رفتیم و او را کشتیم. وقتی از خانه خارج شدیم ، نمی توانیم در را باز کنیم تا با سیستم خانه آنها نباشیم. بنابراین ما از دیوار فرار کردیم. 2 میلیارد میلز بخش من بود و پیامی بود که اکبر به حساب ما تحویل داده شد. سپس دیدیم که برای گرفتن میراث شهاب منصوب شده ایم تا به همسرش برسد و سپس همسرش را انجام ندهد.
با اتمام تحقیقات و اتهامات ، Jrypernience Carontant Tery به دو بخش ارسال شده است. به عنوان قاتلان بدون شنونده و دادرسی علیه شنونده و یک وکیل سنگین بخوانید. هنگامی که به دفاع رسیدند ، آنها جایگزین یکی شدند و جزئیات آنها را ارائه دادند. حمید و پیام این داستان را توصیف کردند و گفتند که آنها خواسته اند برای کشتن مادر و دختر پول دریافت کنند.
هنگامی که شهاب در مقابل قاضیان ایستاده بود ، او از بیدار شدن پدر و خواهرم خودداری کرد.
اکبر گفت: “من نمی دانم که شهاب شهاب دبیر قتل قتل بود.” من آنها را با یکدیگر معرفی کردم و فکر کردم شهاب فقط می خواست از خانواده همسرش بترسد.
در پایان جلسه ، قاضیان با اشتیاق و طبق شواهد ، در دو قتل به دو برابر محکوم شدند. شهاب به پنج سال زندان محکوم شد. اکبر به زندان محکوم شد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "محکومیت داماد طمعکار در قتل مادر و خواهر همسرش" هستید؟ با کلیک بر روی حوادث، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "محکومیت داماد طمعکار در قتل مادر و خواهر همسرش"، کلیک کنید.