خلاصه کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای ( نویسنده نانسی تیلمن )

کتاب «میدونستم که تو از پسش بر میای» اثر نانسی تیلمن، با پیامی عمیق درباره توانایی های درونی و قدرت خودباوری، راهنمایی الهام بخش برای کودکان و والدین است. این اثر هنری، با زبانی شاعرانه و تصویرسازی های خیال انگیز، به خوانندگان خود می آموزد که به آرزوهایشان ایمان داشته باشند و برای رسیدن به آن ها، با شجاعت و پشتکار قدم بردارند، چرا که هر کودکی پتانسیل نامحدودی برای شکوفایی دارد.

در دنیایی که کودکان از همان سنین پایین با چالش ها و تردیدها مواجه می شوند، یافتن منابعی که بتوانند حس اعتمادبه نفس و خودباوری را در آن ها تقویت کنند، اهمیت ویژه ای دارد. «میدونستم که تو از پسش بر میای»، دقیقاً چنین نقشی را ایفا می کند. این کتاب، فراتر از یک داستان ساده کودکانه، یک بیانیه قوی از امید و توانمندی است. نانسی تیلمن، با هنرمندی خاص خود، دنیایی را به تصویر می کشد که در آن هر کودکی، صرف نظر از اندازه و توانایی های ظاهری اش، از بدو تولد با موهبت های منحصر به فردی متولد شده و قابلیت های عظیمی برای تحقق رویاهایش دارد. هدف این مقاله، ارائه یک خلاصه کامل و تحلیل جامع کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای اثر نانسی تیلمن است تا والدین، مربیان و تمام علاقمندان به ادبیات کودک بتوانند به درک عمیق تری از پیام ها، مضامین روانشناختی و تربیتی، و سبک هنری این اثر دست یابند و کاربردهای عملی آن را در زندگی روزمره کودکانشان بشناسند. این تحلیل به شما کمک می کند تا اهمیت این کتاب را در پرورش نسلی شجاع و خودباور درک کنید.

نانسی تیلمن: خالق دنیای خیال انگیز کودکان

نانسی تیلمن، نویسنده و تصویرگر آمریکایی، نامی آشنا در دنیای ادبیات کودک است که آثارش به دلیل پیام های عمیق عاطفی و تصویرسازی های خیره کننده، قلب میلیون ها خواننده در سراسر جهان را تسخیر کرده است. تیلمن پیش از روی آوردن به نویسندگی، سال ها در زمینه طراحی گرافیک فعالیت داشت و همین تجربه، پایه های خلق تصاویر منحصر به فرد و متمایز او را بنا نهاد. تمرکز اصلی او بر آثاری است که حس عشق بی قید و شرط، پذیرش خود، و باور به پتانسیل های نامحدود را در کودکان تقویت می کنند. او با زبانی ساده و در عین حال پرمحتوا، مفاهیم پیچیده ای مانند خودارزشمندی، شجاعت و پشتکار را به گونه ای برای کودکان بازگو می کند که به راحتی قابل درک و ملموس باشد.

اهمیت آثار نانسی تیلمن به خصوص در حوزه تقویت روحیه و خودباوری کودکان بسیار چشمگیر است. کتاب های او، از جمله «در آغوش تو» (On the Night You Were Born) و «تو تنها یکی نیستی» (Wherever You Are, My Love Will Find You)، همواره بر این پیام تأکید دارند که هر کودک، موجودی یگانه و ارزشمند است که شایسته عشق و حمایت بی دریغ است. این آثار به کودکان کمک می کنند تا با احساس امنیت و اعتمادبه نفس، قدم در مسیر زندگی بگذارند و با چالش های پیش رویشان مواجه شوند. سبک هنری خاص و تصویرسازی های دلنشین او، از دیگر ویژگی های برجسته کارهای تیلمن است. او با استفاده از رنگ های زنده، جزئیات دقیق و فضاسازی های خیال انگیز، جهانی رویایی و آرام بخش خلق می کند که خواننده را به سفری در اعماق احساسات دعوت می کند. این تصاویر نه تنها مکمل متن هستند، بلکه خود به تنهایی داستان گو بوده و بار عاطفی زیادی را منتقل می کنند و به تحلیل کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای عمق می بخشند.

کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای: جرقه ای برای رویاهای بزرگ

کتاب «میدونستم که تو از پسش بر میای» (I Knew You Could Do It) یکی از جدیدترین آثار الهام بخش نانسی تیلمن است که بلافاصله پس از انتشار، مورد استقبال گسترده ای قرار گرفت. این کتاب که ادامه منطقی و تکاملی پیام های پیشین تیلمن به شمار می رود، بر این ایده متمرکز است که هر فردی، از بدو تولد، با مجموعه ای از توانایی ها و استعدادهای بی نظیر متولد می شود و از این پتانسیل برخوردار است که رویاهای بزرگ خود را به واقعیت تبدیل کند. تم اصلی و کلیت پیام کتاب، باور به توانایی های درونی و غلبه بر ترس هاست. تیلمن در این اثر، به زبانی شیوا و با کمک تصاویری پرشکوه، به کودکان اطمینان می دهد که مسیر زندگی، پر از فراز و نشیب ها و چالش هاست، اما آن ها قدرت لازم برای مواجهه با این موانع و رسیدن به اهدافشان را در درون خود دارند.

چرا این کتاب برای کودکان امروز ضروری است؟ در عصر حاضر، کودکان با حجم بالایی از انتظارات، مقایسه ها و فشارهای اجتماعی روبرو هستند. فضای مجازی، سیستم های آموزشی و حتی گاهی اوقات انتظارات والدین، ممکن است حس خودباوری را در آن ها تضعیف کرده و آن ها را از رویاپردازی و تلاش برای اهدافشان بازدارد. «میدونستم که تو از پسش بر میای»، مانند یک آغوش گرم و اطمینان بخش، به کودکان یادآوری می کند که ارزش آن ها فراتر از موفقیت ها یا شکست های لحظه ای است. این کتاب به آن ها می آموزد که جسارت داشته باشند، تلاش کنند و حتی در صورت زمین خوردن، دوباره برخیزند، زیرا کسی هست (یا یک صدای درونی) که از ابتدا به توانایی های آن ها ایمان داشته است. این اثر، نه تنها یک داستان، بلکه یک ابزار قدرتمند تربیتی برای پرورش کودکانی شجاع، مستقل و دارای اعتمادبه نفس است که به خوبی اهمیت خودباوری در کودکان را برجسته می سازد.

گشت و گذار در داستان: خلاصه و پیام های عمیق

داستان «میدونستم که تو از پسش بر میای» ساختاری شاعرانه دارد و بیش از آنکه یک روایت خطی باشد، یک تجربه عاطفی و انگیزشی است. این کتاب، سفر هر کودکی را از لحظه تولد تا رسیدن به بلوغ و تحقق آرزوها به تصویر می کشد، با تمرکز بر چالش ها و پیروزی های درونی.

تولد یک رویا: آغاز سفر و امید

کتاب با لحنی گرم و صمیمانه آغاز می شود و کودکی را خطاب قرار می دهد که تازه به دنیا آمده است. از همان ابتدا، بر این نکته تأکید می شود که این کودک، با پتانسیل های بی شماری متولد شده و سرنوشت او پر از فرصت های بی کران است. نانسی تیلمن به زیبایی به آرزوهای بزرگ و نامحدود کودکان می پردازد، آرزوهایی که گاه آنقدر بلندپروازانه به نظر می رسند که حتی بزرگترها هم از آن ها واهمه دارند. اما در دنیای تیلمن، هیچ آرزویی دست نیافتنی نیست. عبارات کلیدی ابتدایی، با لحنی شاعرانه و اطمینان بخش، حس امید و هیجان را در دل خواننده القا می کنند و بذر این ایده را می کارند که «تو برای کارهای بزرگ آفریده شده ای». این بخش از خلاصه کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای، بنیان اصلی پیام کتاب را تشکیل می دهد.

رویارویی با موانع: اژدهای ترس و تردید

همانطور که داستان پیش می رود، کودک با واقعیت های زندگی و چالش های آن روبرو می شود. تیلمن به هنرمندی تمام، لحظاتی را به تصویر می کشد که کودکان با چالش ها، موانع و مهم تر از همه، با ترس از شکست روبرو می شوند. این موانع می توانند در قالب یک کار سخت در مدرسه، یک رقابت ورزشی، یا حتی یک حس درونی از تردید و عدم اطمینان ظاهر شوند. نویسنده با تحلیل هنری و متنی چگونگی تصویرسازی این اژدها و موانع، نشان می دهد که این ترس ها واقعی نیستند، بلکه ساخته ذهن هستند و نباید مانع از حرکت رو به جلو شوند. پیام اصلی این بخش این است که ترس و تردید، احساساتی طبیعی هستند که در مسیر هر تلاش بزرگی ظاهر می شوند، اما نباید به ما اجازه دهند که متوقف شویم. این قسمت برای کتاب های تقویت اعتماد به نفس کودک بسیار حیاتی است.

ندای درونی: من می دانستم که تو از پسش بر می آیی

اوج داستان جایی است که ندای درونی، یا یک حس حمایت نامرئی، به کودک اطمینان می بخشد. این بخش تأکید زیادی بر قدرت درونی و خودباوری دارد. تیلمن به زیبایی نشان می دهد که چگونه این حس حمایت، می تواند از سوی جهان، فرشتگان، یا حتی عمیق ترین بخش های خودآگاه کودک نشأت بگیرد. مهم نیست که این حمایت از کجا می آید، مهم این است که به کودک یادآوری می کند که توانایی های لازم برای غلبه بر مشکلات را دارد. این جمله کلیدی من می دانستم که تو از پسش بر می آیی، به مثابه یک زمزمه دلگرم کننده، به کودک نیرو می بخشد تا از سد موانع عبور کند. نقش باور در موفقیت، محوریت این بخش است؛ باوری که ابتدا در وجود دیگران (والدین/مربیان) و سپس در خود کودک ریشه می دواند.

پرواز به سوی مقصد: درس های مسیر و تحقق رویاها

در نهایت، داستان با تحقق رویاها و رسیدن به مقصد به پایان می رسد. اما پیام تیلمن فراتر از صرفاً رسیدن به هدف است. او تأکید می کند که مهم تر از رسیدن به مقصد، تلاش و خودباوری در طول مسیر است. این سفر پر از یادگیری، رشد و تجربه است که شخصیت کودک را شکل می دهد. نتیجه گیری داستان به کودکان یادآوری می کند که هر افتادنی، پله ای برای برخاستن است و هر شکستی، فرصتی برای یادگیری و قوی تر شدن. «میدونستم که تو از پسش بر میای» با این پیام به پایان می رسد که مهم نیست چقدر بلند پرواز می کنی، مهم این است که به بال های خودت اعتماد داشته باشی و هرگز از پرواز دست نکشی. این بخش، به خوبی مفهوم داستان های الهام بخش برای کودکان را تجلی می بخشد.

تحلیل ابعاد روانشناختی و تربیتی کتاب

کتاب «میدونستم که تو از پسش بر میای» تنها یک داستان دلنشین نیست؛ بلکه یک ابزار قدرتمند تربیتی و روانشناختی است که به والدین و مربیان کمک می کند تا مفاهیم مهمی را به کودکان خود بیاموزند. پیام های عمیق این کتاب، فراتر از سطح کلمات، به عمق ذهن و قلب کودکان نفوذ می کند.

پرورش اعتمادبه نفس و خودارزشمندی در کودکان

یکی از اصلی ترین پیام های کتاب، تشویق کودکان به ایمان داشتن به خودشان است، فارغ از نتیجه نهایی. تیلمن به کودکان می آموزد که ارزش آن ها ذاتی است و به میزان موفقیت یا شکست آن ها بستگی ندارد. این دیدگاه، بنیان تقویت اعتماد به نفس کودک را تشکیل می دهد. در دنیای امروز که کودکان با استانداردهای بیرونی متعددی روبرو هستند، این کتاب یک لنگرگاه امن فراهم می کند تا آن ها درک کنند که کافی هستند و قابلیت های منحصر به فردی دارند. اهمیت تشویق و باور اطرافیان، به ویژه والدین و مربیان، در تقویت این حس بسیار پررنگ است. وقتی یک بزرگسال به کودک می گوید من می دانستم که تو از پسش بر می آیی، این جمله نه تنها تشویقی لحظه ای است، بلکه بذر خودباوری را در قلب او می کارد که در آینده به درخت خوداتکایی تبدیل می شود.

آموزش تاب آوری و غلبه بر چالش ها

زندگی کودکان نیز مانند بزرگسالان، پر از چالش ها و سختی هاست. این کتاب درس های ارزشمندی درباره روبرو شدن با این سختی ها و ناامید نشدن ارائه می دهد. تیلمن به کودکان می آموزد که زمین خوردن بخشی طبیعی از مسیر رشد است و مهم این است که پس از هر زمین خوردن، دوباره برخیزند. او چگونگی تبدیل شکست ها به فرصت های یادگیری را به تصویر می کشد. به جای اینکه شکست را یک پایان ببینیم، کتاب آن را پله ای برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تر معرفی می کند. این مفهوم تاب آوری در کودکان را تقویت می کند و به آن ها کمک می کند تا با دیدی مثبت تر به مشکلات نگاه کنند و از آن ها نترسند. این نگرش، سنگ بنای موفقیت های آینده آن ها را می سازد.

نقش رویاپردازی و هدف گذاری در رشد کودک

«میدونستم که تو از پسش بر میای» قویاً کودکان را به داشتن آرزوهای بزرگ و برنامه ریزی برای آن ها تشویق می کند. رویاپردازی نه تنها یک فعالیت خیالی است، بلکه موتور محرک انگیزه و پشتکار است. این کتاب به کودکان یادآوری می کند که رویاهای آن ها، هر چقدر هم که بزرگ به نظر برسند، قابل دستیابی هستند، اگر به آن ها ایمان داشته باشند و برایشان تلاش کنند. تأثیر مثبت رویاها بر انگیزه و پشتکار در این کتاب به وضوح نشان داده می شود؛ کودکانی که رویاهای روشنی دارند، معمولاً برای رسیدن به آن ها تلاش بیشتری می کنند و در برابر مشکلات مقاومت بالاتری از خود نشان می دهند. این دیدگاه آموزش شجاعت به کودکان را تکمیل می کند.

قدرت گفتگوی درونی مثبت و تأکیدات سازنده

یکی از ظریف ترین و در عین حال قدرتمندترین پیام های کتاب، تأکید بر آنچه به خود می گوییم است. تیلمن به طور غیرمستقیم به اهمیت گفتگوی درونی مثبت اشاره می کند. در لحظات دشواری که کودک با تردید و ناامیدی مواجه می شود، کلماتی که به خودش می گوید، نقشی حیاتی در ادامه مسیر ایفا می کنند. این کتاب به کودکان می آموزد که با خودشان مهربان باشند، خودشان را تشویق کنند و از افکار منفی دوری کنند. اهمیت جملات تأکیدی مثبت، نه تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان نیز قابل تعمیم است. این تمرین ذهنی، به مرور زمان به یک عادت تبدیل می شود و در شکل گیری یک ذهنیت قوی و resilient نقش بسزایی دارد. در واقع، این کتاب یکی از بهترین نمونه های پیام های تربیتی کتاب نانسی تیلمن است که به زبان ساده، مفاهیم عمیق روانشناسی را منتقل می کند.

ویژگی های هنری و ادبی که میدونستم که تو از پسش بر میای را خاص می کند

جاذبه «میدونستم که تو از پسش بر میای» تنها در پیام های عمیق آن نیست، بلکه در نحوه ارائه این پیام ها نیز نهفته است. نانسی تیلمن با استفاده از ترکیبی منحصر به فرد از هنر و ادبیات، اثری خلق کرده که از نظر بصری و متنی، هر دو خیره کننده هستند.

تصویرسازی های خیال انگیز نانسی تیلمن

سبک منحصر به فرد تصویرسازی نانسی تیلمن، از ویژگی های بارز تمامی آثار اوست و در «میدونستم که تو از پسش بر میای» نیز به اوج خود می رسد. او با استفاده از رنگ های گرم و درخشان، نورهای رویایی و جزئیات ظریف، جهانی پر از جادو و امید خلق می کند. شخصیت های کودک در تصاویر او، اغلب در فضاهایی وسیع و خیال انگیز مانند آسمان پر ستاره، دشت های بی کران یا در میان ابرها به تصویر کشیده می شوند که نمادی از پتانسیل نامحدود و رویاهای بزرگ آن هاست. این تصاویر نه تنها زیبایی بصری دارند، بلکه به طور قدرتمندی با متن هم افزایی می کنند. هر تصویر، یک بعد احساسی جدید به کلمات می افزاید و به کودک کمک می کند تا مفاهیم انتزاعی مانند «ترس»، «امید» و «باور» را به صورت بصری درک کند. این هم افزایی، انتقال احساس و پیام کتاب را عمیق تر و تأثیرگذارتر می سازد و این کتاب را به اثری برجسته در بررسی کتاب کودک تبدیل می کند.

زبان شاعرانه و عمیق در عین سادگی

زبان نانسی تیلمن در این کتاب، ترکیبی بی نظیر از سادگی و عمق شاعرانه است. او واژگان و ساختار جملاتی را انتخاب می کند که هم برای کودک قابل درک باشد و هم در لایه های زیرین خود، عمق فلسفی و عاطفی زیادی داشته باشد. متن کتاب، مانند یک لالایی دلنشین، ریتم و آهنگی خاص دارد که بر ذهن کودک تأثیر مثبتی می گذارد. این ریتم، خواندن کتاب را برای والدین لذت بخش و برای کودکان جذاب می کند و به آن ها کمک می کند تا پیام ها را بهتر جذب کنند. انتخاب واژگانی مانند آتش زیر خاکستر یا اژدهای ترس به جای کلمات مستقیم و ساده، باعث می شود متن ادبی تر و ماندگارتر شود و به حافظه سپرده شود. این ویژگی های ادبی و هنری، «میدونستم که تو از پسش بر میای» را نه تنها به یک کتاب داستانی، بلکه به یک اثر هنری کامل تبدیل می کند که ارزش های عمیقی را به نسل جوان منتقل می کند و آن را به یکی از بهترین کتاب های نانسی تیلمن و آثارش تبدیل می کند.

چه کسانی بیشترین بهره را از این کتاب می برند؟

پیام های جهانی و عمیق «میدونستم که تو از پسش بر میای»، این کتاب را فراتر از یک گروه سنی خاص قرار می دهد. اگرچه عمدتاً به عنوان کتاب برای کودکان 4 تا 8 سال معرفی می شود، اما دامنه تأثیرگذاری آن بسیار گسترده تر است و بسیاری از افراد می توانند از آن بهره مند شوند.

این کتاب برای کودکانی که در مواجهه با چالش های جدید دچار تردید می شوند، بسیار مفید است. خواه این چالش ها مربوط به شروع مدرسه، دوست یابی در محیط جدید، یادگیری یک ورزش جدید، یا حتی مواجهه با یک تکلیف دشوار باشند. این کتاب به آن ها این اطمینان را می دهد که قدرت لازم برای غلبه بر هر مانعی را در درون خود دارند.

والدینی که می خواهند فرزندانشان را برای یک زندگی پر از موفقیت ها و البته شکست های سازنده آماده کنند، مخاطبان اصلی این کتاب هستند. «میدونستم که تو از پسش بر میای» به والدین ابزاری می دهد تا با فرزندان خود درباره اهمیت تلاش، خودباوری و تاب آوری صحبت کنند و به آن ها بیاموزند که شکست، پایان راه نیست بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد است.

مربیانی که به دنبال ابزاری برای ایجاد گفتگوی مثبت و الهام بخش در کلاس درس هستند نیز می توانند از این کتاب بهره های فراوان ببرند. پیام های این کتاب می تواند نقطه شروعی برای بحث های کلاسی درباره اعتمادبه نفس، اهداف، چالش ها و اهمیت حمایت از یکدیگر باشد. این کتاب به تقویت روحیه ی جمعی و فردی در محیط های آموزشی کمک می کند.

و در نهایت، خانواده هایی که به دنبال ترویج فرهنگ می توانم و یک ذهنیت رشدگرا در منزل خود هستند. این کتاب می تواند به یک جزء جدایی ناپذیر از کتابخانه خانوادگی تبدیل شود و به طور منظم خوانده شود تا پیام های مثبت آن در ذهن و قلب اعضای خانواده ریشه بدواند و محیطی سرشار از امید و توانمندی ایجاد کند.

یکی دوجا به مشکل برخوردی ولی تو توانایی انجامش را داشتی، تو آتش زیر خاکستر، تو. پس وقتی در تنگنا و فشار قرار گرفتی، حواست باشه به خودت چی میگی آن برگ برندته. هیچوقت خودت را اسیر بایدها و نبایدها، ای کاش ها و شایدها و آن افکار سمی نکن.

گزیده هایی از متن کتاب: جملات الهام بخش

یکی از دلایل اصلی تأثیرگذاری عمیق نانسی تیلمن میدونستم که تو از پسش بر میای، استفاده از جملات کوتاه، قدرتمند و پرمغز است که به راحتی در ذهن و قلب خواننده جای می گیرند. این جملات، نه تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان نیز الهام بخش هستند و به عنوان یادآوری هایی ارزشمند برای ادامه مسیر زندگی عمل می کنند.

در ادامه، به چند گزیده کلیدی از این کتاب که جوهره پیام آن را به خوبی نشان می دهند، اشاره می کنیم:

• من می دانستم که تو از پسش بر می آیی. این جمله، محور اصلی کتاب و منبع اصلی قدرت و اطمینان است. این عبارت نه تنها به کودک اعتمادبه نفس می بخشد، بلکه حس حمایت و عشق بی قید و شرط را منتقل می کند و یادآور می شود که همیشه کسی یا چیزی به توانایی های او ایمان دارد.

• فقط کافی بود به خودت ایمان داشته باشی تا اوج بگیری. این جمله بر قدرت خودباوری تأکید می کند. تیلمن به کودکان می آموزد که بزرگ ترین مانع برای رسیدن به اهداف، غالباً تردید درونی است و با غلبه بر این تردید، می توانند به هر آنچه که می خواهند دست یابند.

• ممکن است زمین بخوری، اما دوباره بلند خواهی شد. این گزیده، درس مهمی درباره تاب آوری و پشتکار است. زندگی پر از چالش است و شکست ها اجتناب ناپذیرند، اما مهم این است که از آن ها درس بگیریم و با عزمی راسخ تر به مسیر ادامه دهیم.

• آرزوهایت هر چقدر هم بزرگ باشند، تو از آن ها بزرگ تری. این عبارت، قدرت نامحدود پتانسیل انسانی را به تصویر می کشد و به کودکان یادآوری می کند که رویاهایشان هرگز نباید آن ها را محدود کنند، بلکه باید الهام بخش تلاش و پیشرفت باشند.

• وقتی در تنگنا و فشار قرار گرفتی، حواست باشه به خودت چی میگی – آن برگ برندته. این جمله بر اهمیت گفتگوی درونی و تأثیر آن بر عملکرد و روحیه فرد تأکید دارد. تیلمن به شکلی ظریف، مفهوم خودگویی مثبت را معرفی می کند و به کودکان می آموزد که کلمات قدرت دارند، به خصوص کلماتی که به خودمان می گوییم.

این گزیده ها، تنها بخش کوچکی از زیبایی های متنی «میدونستم که تو از پسش بر میای» هستند، اما به خوبی نشان می دهند که چگونه تیلمن با استفاده از زبانی ساده اما پرمغز، پیام های عمیقی را به خوانندگانش منتقل می کند و به معرفی کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای جذابیت بیشتری می بخشد.

نتیجه گیری: میدونستم که تو از پسش بر میای؛ گنجینه ای برای هر خانواده

در پایان این تحلیل کتاب میدونستم که تو از پسش بر میای، به وضوح می توان دریافت که این اثر نانسی تیلمن، فراتر از یک داستان ساده کودکانه، یک گنجینه ارزشمند تربیتی و روانشناختی است. پیام های ماندگار آن درباره اعتمادبه نفس، خودباوری، تاب آوری و اهمیت رویاپردازی، آن را به ابزاری بی نظیر برای پرورش نسلی توانمند و با اراده تبدیل کرده است. تیلمن با تلفیق هنرمندانه کلمات شاعرانه و تصویرسازی های خیره کننده، اثری خلق کرده است که نه تنها برای کودکان الهام بخش است، بلکه بزرگسالان را نیز به تأمل درباره پتانسیل های نامحدود خود و نقششان در حمایت از رویاهای کودکان دعوت می کند. این کتاب، یک یادآوری قدرتمند است که در مسیر پر پیچ و خم زندگی، ایمان به خود و حمایت از یکدیگر، کلید عبور از موانع و رسیدن به اوج هاست.

پیام جهانی این کتاب، مرزهای سنی و فرهنگی را درنوردیده و به هر کسی که آن را می خواند، یادآوری می کند که از ابتدا، قدرت انجام کارهای بزرگ را در درون خود داشته است. در دنیایی که گاهی اوقات حس تردید و عدم اطمینان بر ما غلبه می کند، «میدونستم که تو از پسش بر میای» مانند یک ندای درونی اطمینان بخش عمل می کند. ما به شما والدین، مربیان و تمام دوستداران ادبیات کودک پیشنهاد می کنیم تا این گنجینه را به کتابخانه خود اضافه کنید. این کتاب را برای کودکانتان بخوانید، درباره پیام هایش با آن ها گفتگو کنید و اجازه دهید این کلمات و تصاویر، بذر اعتمادبه نفس و شجاعت را در قلب و ذهن آن ها بکارند. شک نداریم که شما نیز، پس از مطالعه و به کار بستن پیام های آن، خواهید گفت: من می دانستم که تو از پسش بر می آیی.